به گزارش مشرق، اردوغان و اعضای تیم او در منطقه به دنبال کشورهایی می دوند که تا دیروز روابط خوبی با ترکیه نداشتند.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه، ابراهیم کالن رئیس گروه مشاورین سیاست خارجی و امنیت ملی، مولود چاووش اوغلو وزیر امور خارجه، خلوصی آکار وزیر دفاع و هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی میت، تمام وقت و توان خود را صرف آن کرده اند که روابط ترکیه با رژیم صهونیستی، عربستان سعودی، مصر، ارمنستان و امارات متحده عربی، کاملاً عادی شود. اما سوال اینجاست: آیا در مورد کشورهای غربی نیز چنین تلاشی در جریان است؟
پاسخ به پرسش بالا چنین است: بله. تلاش می شود روابط ترکیه با کشورهای غربی نیز عادی شود. اما واقعیت این است که غربی ها فعلاً تمایلی برای برداشتن گوشی تلفن ندارند و اجازه می دهند همچنان بوق بخورد. چرا؟ شاید به این دلیل که تیم جو بایدن از همان اول و آغاز کار هم تمایلی به همکاری با اردوغان نداشت و کشورهای اتحادیه اروپا نیز از ترکیه ناامید شده اند. این نومیدی، دلایل فراوانی دارد که یکی از آنها مرتبط با ماجرای قضائی اخیری است که در مورد عثمان کاوالا به راه افتاد. گفته می شود که صدور حکم حبس ابد برای او، مبنای حقوقی نداشته و تنها به خواست اردوغان، صادر شده است.
دیپلمات های غربی معتقدند که شانس دستیابی به یک توافق تجاری یا سرمایه گذاری بزرگ بین ترکیه و اتحادیه اروپا، همچنین امکان پیشبرد مذاکرات تجدید اتحادیه گمرکی، عملاً از دست رفته است.
ترکیه - غرب و فرصتی که بر باد رفت
تحلیل اخیر رویترز در خصوص روابط ترکیه و غرب نشان می دهد که اروپایی ها در نشست های خود، روی موضوع چند و چون تعامل با ترکیه بحث کرده اند و در میانه بحث هایشان، به طور جدی روی موضوع عثمان کاوالا، زوم و تامل کرده اند.
خبرگزاری انگلیسی رویترز اعلام کرد که تلاشهای عادیسازی روابط ترکیه و غرب که تلاش میکنند در جنگ روسیه و اوکراین میانجیگری کنند، به دلیل ماجرای پارک گزی و مجازات عثمان کاوالا آسیب دیده است.
رویترز تحلیلی جامع از روند عادی سازی میان ترکیه و کشورهای غربی ارائه داده و در این تحلیل عنوان شده که انتظار می رفت موضع میانجی گرانه ترکیه در جنگ اوکراین و روسیه به گرم شدن روابط آنکارا با غرب کمک کند. به عبارتی روشن، شرایطی مهیا شده بود که یخ روابط ترکیه و غرب، آب شود. اما صدور حکم حبس ابد برای عثمان کاوالا، همه چیز را خراب کرد و فرصت عادی سازی را بر باد داد.
درست در همان روزی که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، پیش از سفر به مسکو، با رئیس جمهور اردوغان دیدار کرد و نام اردوغان به عنوان یک میانجی صلح طلب مطرح شد، حکم دادگاه همه چیز را خراب کرد و همه فهمیدند که اردوغان می تواند در خارج از مرزها، خود را به عنوان یک میانجی معرفی کند. اما در داخل، یک سیاستمدار تمامیت خواه است و با اختیارات وسیع خود، اصل تفکیک قوا و استقلال دستگاه قضا را لگدمال کرده و خواسته خود را بر قضات و دادستان ها تحمیل می کند تا مخالفین قدرتمند او در زندان بمانند و روی آفتاب را نبینند.
عمده اختلافات ترکیه و غرب
دسته بندی اصلی ترین اختلافات ترکیه غرب، کار دشواری نیست. چرا که سران اتحادیه اروپا، به کرات درباره این مسائل صحبت کرده و به چنین مصادیقی اشاره کرده اند:
۱.ترکیه نامزد عضویت در اتحادیه اروپا است اما زیر بار پذیرفتن استانداردهای حقوقی اروپا نمی رود و به احکام صادره از دادگاه حقوق بشر اروپا نیز وقعی نمی نهد.
۲.ترکیه می خواهد بین لحاف بخوابد. به این معنی که در ماجرای اوکراین، حامی کی یف است و در نقش میانجی ظاهر می شود، اما در ماجرای اعمال تحریم ها، کنار روسیه می ماند و به اروپایی ها نمی پیوندد.
۳.ترکیه به مسائلی همچون آزادی بیان و حقوق زنان و اقلیت ها بی توجه است.
۴.ترکیه در ماجرای قبرس، کل رویکردها و سیاست های آمریکا، اتحادیه اروپا، قبرس و یونان را به چالش کشیده است.
۵.ترکیه بارها از کارت ۴ میلیون پناهجو و آواره، به عنوان یک کارت تهدید علیه اتحادیه اروپا استفاده کرده است.
غرب و مخالفین اردوغان
بدون شک نگاه کشورهای غربی به ترکیه، مشتمل بر لحاظ کردن نکات مهمی در مورد حزب حاکم و وضعیت مخالفین است. واقعیت این است که حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، در آغاز راه، روابط خوبی با آمریکا و اروپا داشت و گفتمان سران آکپارتی مبتنی بر اشتیاق به حضور در بازار آزاد، تعامل با غرب، ایفای نقش در الگوی آمریکایی خاورمیانه جدید، نرمش در برابر رژیم صهیونیستی و توجه به حقوق اقلیت ها و معیارهای دموکراتیک اروپا، نقش مهمی در تقویت و توسعه روابط داشت.
اما آکپارتی یا حزب عدالت و توسعه در ۱۰ سال اخیر، روز به روز از این گفتمان ها و رویکردها دور شده و به سمت تمامیت خواهی رفت. در نتیجه آمریکایی ها و اروپایی ها، تلاش کرده اند که تخم مرغ های خود را در سبد مخالفین بچینند.
مهمترین نمونه و مصداق بارز اشتیاق غرب به سقوط اردوغان و حزب او، شب کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶ میلادی بود. در آن شب نه باراک اوبامای رئیس جمهور وقت آمریکا و معاون جو بایدن و نه سران کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو، به شکل جانانه و جدی از اردوغان و دولت او حمایت نکردند.
در شرایطی که دولت اردوغان تلاش می کند تا با استفاده از فضای نوین پدید آمده از حمله روسیه به اوکراین، خود را به غربی ها نزدیک کند، هم آمریکا و هم کشورهای اروپایی، در مورد رفاقت با اردوغان، جانب احتیاط را می گیرند. چرا که در شرایط عادی و بر اساس نتایجی که نظرسنجی ها نشان می دهد، اردوغان نهایتاً تا ۱۳ ماه دیگر مهمان مقیم کاخ ریاست جمهوری است.
در نتیجه غربی ها تمایل دارند که فعلاً با ترکیه از در مصالحه و سلام و علیک نه چندان گرم و عمیق درآیند و سپس در صورت به قدرت رسیدن مخالفین مورد حمایت آمریکا و اروپا، خودی نشان دهند و به روسیه و چین نشان دهند که ترکیه همواره در زمین غرب توپ خواهد زد و کاری به جهان شرق نخواهد داشت.
مواضع تند کلیچدار اوغلو، آکشنر، باباجان، داود اوغلو و دیگران در مورد روسیه و چین، نشان دهنده این واقعیت است که سیاست خارجی ترکیه در دوران پسا اردوغان، سیاستی کاملاً غرب محور خواهد بود.
در پایان باید گفت، تلاش های ترکیه برای عادی سازی روابط با رژیم صهونیستی و کشورها و دولت هایی همچون عربستان سعودی، مصر، ارمنستان و امارات متحده عربی، در نوع خود مهم و اثرگذار بوده است. اما در مورد روابط ترکیه با جهان غرب نمی توان چنین گفت. چرا که همین حالا، نه تنها روابط ترکیه و آمریکا در دوران انجماد، وقفه و تردید به سر می برد، در مورد اغلب کشورهای مهم عضو اتحادیه اروپا نیز، چنین چیزی صدق می کند.
بنا براین با توجه به اهمیت نتایج انتخابات سال آتی، می توان چنین پیش بینی کرد که تا زمان روشن شدن نتایج رقابت آتی، غرب به شکل جدی برای توسعه روابط با ترکیه اقدام نخواهد کرد.